گفتم: پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟
گفت: اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید عروج می کند.
اشکهایت به من رسید و من یکی یکی بر زنگارهای روحت ریختم
تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان..

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد